آدام هیز ، دکتری ، CFA ، یک نویسنده مالی با 15+ سال تجربه وال استریت به عنوان یک معامله گر مشتقات است. علاوه بر تخصص گسترده تجارت مشتق ، آدم متخصص اقتصاد و امور مالی رفتاری است. آدم کارشناسی ارشد خود را در اقتصاد از مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی و دکتری خود دریافت کرد. از دانشگاه ویسکانسین-مادیسون در جامعه شناسی. او یک منشور CFA و همچنین مجوزهای FINRA سری 7 ، 55 و 63 است. وی در حال حاضر تحقیق و تدریس جامعه شناسی اقتصادی و مطالعات اجتماعی امور مالی در دانشگاه عبری در اورشلیم است.
Akhilesh Ganti یک متخصص تجارت فارکس است که 20+ سال تجربه دارد و مستقیماً مسئولیت کلیه تصمیمات مربوط به معاملات ، ریسک و مدیریت پول را که در Arctosfx LLC گرفته شده است ، بر عهده دارد. وی مدرک لیسانس بیوشیمی و MBA را از M. S. U کسب کرده است ، و همچنین مشاور تجارت کالا (CTA) ثبت شده است.
چه چیزی است که اجازه می دهد سود شما اجرا شود؟
"اجازه دهید سود شما اجرا شود" عبارتی است که معامله گران را ترغیب می کند تا در برابر تمایل به فروش موقعیت های سودآور خیلی زود مقاومت کنند.
جبهه اجازه دادن به سود این است که زود هنگام ضررها را کاهش دهد. به گفته بسیاری ، راهی برای کسب درآمد به عنوان یک معامله گر ، پیروی از هر دو توصیه است: اجازه دهید برندگان (سود) مسیر خود را طی کنند و شرط های از دست دادن را قبل از مارپیچ در ضررهای عمیق کاهش دهند.
غذای اصلی
- "اجازه دادن به سود شما" توصیه ای است که به معامله گران داده می شود تا در برابر انگیزه برای فروش موقعیت های برنده خیلی زود مقاومت کنند.
- به طور کلی ، سه دلیل اصلی برای فروش یک سرمایه گذار بلند مدت وجود دارد: خرید اشتباه بود ، قیمت خیلی سریع به سرعت افزایش یافته است ، یا قیمت فعلی دیگر توسط اصول پشتیبانی نمی شود.
- احساسات و روانشناسی انسانی گاهی اوقات می تواند در تصمیم گیری هوشمندانه برای فروش یا نگه داشتن قرار بگیرد.
درک سودهای شما اجازه می دهد
در حالی که این توصیه ها توسط بسیاری ارائه می شود ، اما تعداد کمی از آنها دنبال می شود. این امر به این دلیل است که دشوارتر از آن است که ظاهر شود. بیشتر معامله گران تمایل دارند که از ترس اینکه به سرعت تبخیر شوند ، زودتر از این جدول را از این جدول خارج کنند. آنها همچنین به این امید که دوباره برگردند ، تمایل دارند که مواضع زیادی را از دست بدهند.
به جای اجازه دادن به سود ، برخی از معامله گران ترجیح می دهند یک نقطه خروج هدف داشته باشند که در سود از پیش تعیین شده قفل شود. به همین ترتیب ، معامله گران اغلب از معاملات متوقف شده استفاده می کنند که به طور خودکار آنها را قادر می سازد در صورت کاهش یک مقدار مشخص ، از تجارت خارج شوند.
معاملات به طور کلی یک مهارت دشوار برای تسلط در نظر گرفته می شود و نمی توان آن را به یک حداکثر ساده جوش داد. معامله گران موفق نسبت به بازارهایی که تجارت می کنند ، چه سهام ، گزینه ها ، ارزها یا کالاها ، بسیار آگاه هستند. آگاهی از الگوهای تجارت مشترک هم از اوراق بهادار خاص و هم در کل بازار بسیار مهم است. معامله گران موفق به طور معمول این دانش را از طریق آموزش و تجربه در دنیای واقعی به دست آورده اند.
چه موقع می توان یک سهام و روانشناسی تجارت را بفروشد
یکی از دلایلی که مردم توصیه هایی را که به آنها داده می شود ، می چرخند و ضررها را زودتر کاهش می دهند در حالی که بیش از حد به بازندگان می پردازند ، مربوط به آنچه اقتصاددانان رفتاری به عنوان بیزاری از دست دادن شناخته شده اند ، مربوط می شود. این بدان معنی است که یک ضرر بالقوه از نظر روانشناختی بیشتر از یک سود معادل است.
در نتیجه ، مردم تمایل دارند که با امید به شکستن حتی دوباره به بازندگان بپردازند یا حتی دو برابر شوند ، و اغلب خطر زیادی را به خود جلب می کنند. در عین حال ، مردم می ترسند که دستاوردهای کوچک خیلی زود تبخیر شود و آنها را قفل کند. در تجارت ، این به عنوان "اثر تمایل" شناخته می شود.
به طور کلی سه دلیل خوب برای فروش سهام وجود دارد:
- خرید سهام در وهله اول اشتباه بود.
- قیمت سهام به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
- سهام به قیمت احمقانه و ناپایدار رسیده است.
در حالی که بسیاری از دلایل اضافی دیگر برای فروش سهام وجود دارد ، ممکن است آنها به اندازه تصمیمات سرمایه گذاری عاقلانه نباشند.
مثال
در اینجا یک سناریوی کاملاً مشترک وجود دارد: شما سهام خود را با 25 دلار با قصد فروش آن در صورت رسیدن به 30 دلار خریداری می کنید. سهام به 30 دلار رسید و شما تصمیم می گیرید که یک زن و شوهر دیگر را بدست آورید. سهام به 32 دلار می رسد و حرص و طمع بر عقلانیت غلبه می کند. ناگهان قیمت سهام به 29 دلار کاهش می یابد. شما به خود می گویید که فقط صبر کنید تا دوباره 30 دلار برسد. این هرگز اتفاق نمی افتد. سرانجام وقتی به 23 دلار رسید ، به ناامیدی تسلیم می شوید و با ضرر می فروشید.
در این سناریو می توان گفت حرص و طمع و احساسات بر قضاوت منطقی غلبه کرده است. این ضرر 2 دلار در هر سهم بود ، اما شما در واقع ممکن است 7 دلار سود داشته باشید که سهام به اوج خود رسید.
این ضررهای کاغذی ممکن است بهتر از آن نادیده گرفته شود ، اما سوال واقعی دلیل سرمایه گذار برای فروش یا عدم فروش است. برای از بین بردن ماهیت انسان از معادله در آینده ، با استفاده از یک سفارش محدود ، در نظر بگیرید که با رسیدن به قیمت هدف شما ، به طور خودکار سهام را به فروش می رساند. حتی لازم نیست تماشا کنید که سهام بالا و پایین می رود. هنگام قرار دادن سفارش فروش ، اخطار می دهید.
سوالات متداول
چرا باید اجازه دهم سود در صورت افزایش سهام باشد؟
اگر قیمت به هدف شما افزایش یافته باشد یا به جایی که از اصول پشتیبانی می شود ، فقط باید یک موقعیت برنده را بفروشید. اگر اصول از تظاهرات پشتیبانی نمی کند یا به قیمت هدف شما رسیده است یا از آن فراتر رفته است ، به هر معنی ، بفروشید. در غیر این صورت ، مردم تمایل دارند که برندگان خود را خیلی زود بفروشند. برای جلوگیری از فروش خیلی زود ، باید تا سطح قیمت عینی (و نه عاطفی یا روانشناختی) آویزان شوید.
اگر اوضاع تغییر کند و قیمت هدف من تجدید نظر شود ، چه می شود؟
با تغییر پویایی بازار ، شما همچنین باید نقطه خروج خود را تجدید نظر کرده و در صورت لزوم بفروشید.
اثر تمایل چیست؟
تأثیر تمایل در امور مالی رفتاری نوعی از بین رفتن ضرر را توصیف می کند که به موجب آن معامله گران خیلی طولانی به بازنده های خود آویزان می شوند و خیلی زود برندگان خود را می فروشند. این تعصب روانشناختی ، که در آن ضررها بزرگتر از سود هستند ، می تواند مضر باشد. اجازه دادن به سود و کاهش ضرر ، استراتژی بهتر و منطقی تر است - اما از نظر روانشناختی اجرای عمل در عمل دشوارتر است.