معامله گران فقط باید روی الگوهای خود تمرکز کنند که حداکثر تعداد معاملات سودآور را در گذشته ایجاد کرده اند. برای سهولت بیشتر روند ، سرمایه گذاران و بازرگانان می توانند الگوهای مشخص شده توسط سایر تحلیلگران فنی را طی این سالها ردیابی کنند.
خلاصه
معامله گران فقط باید روی الگوهای خود تمرکز کنند که حداکثر تعداد معاملات سودآور را در گذشته ایجاد کرده اند.
- ABC کوچک
- ABC طبیعی
- ABC بزرگ
ما سازندهای الگوی را در نمودارهای سهام در نظر می گیریم و چگونه می توان از این موارد توسط سرمایه گذاران برای سودآوری در هنگام تجارت استفاده کرد.
اگر نمودارهای سهام را رعایت کنید ، ظهور الگوهای مختلف را مشاهده خواهید کرد. شکل این الگوهای شبیه به اشیاء ما در زندگی روزمره ما است ، مانند مثلث ، بشقاب پرنده ، فنجان و دسته ، سر و شانه ، پرچم ، گوه و غیرهتشکیل؟نه. این به این دلیل است که الگوهای موجود در نمودارهای قیمت سهام توسط حرکات تصادفی شکل نمی گیرد بلکه با اقدامات سرمایه گذاران و بازرگانان است.
این اقدامات شامل خرید ، فروش ، رفتن طولانی یا کوتاه و پوشش موقعیت ها است. در حین تجارت ، سرمایه گذاران نیز بین حرص و آز شدید و ترس می چرخند و این واقعیت که این الگوها بارها و بارها شکل گرفته اند ، ثابت می کند که احساسات اساسی انسان تغییر نمی کند.
تئوری الگوهای مبتنی بر یکی از اصول اولیه تحلیل فنی است - تاریخچه خود را تکرار می کند. براساس این نظریه ، معامله گران می توانند با شناسایی سازندهای الگوی که پیش از حرکات مهم بازار در گذشته بوده اند ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. تنها فیلتری که برای انتخاب هر الگوی مورد استفاده قرار می گیرد ، قوام آن است. بنابراین ، معامله گران باید فقط بر روی الگوهای تولید شده حداکثر تعداد معاملات سودآور در گذشته تمرکز کنند. برای سهولت بیشتر روند ، سرمایه گذاران و بازرگانان می توانند الگوهای مشخص شده توسط سایر تحلیلگران فنی را طی این سالها ردیابی کنند.
انواع الگوها
بر اساس تجزیه و تحلیل تاریخی ، الگوهای به طور گسترده به دو نوع طبقه بندی می شوند - برگشت و ادامه. همانطور که از نام پیدا می کند ، یک الگوی وارونگی نشان می دهد که بازار پس از اتمام شکل گیری الگوی ، به روند قبلی بازگردد. سر و شانه ها ، دوتایی ، سه گانه ، در حال سقوط گوه و غیره ، برخی از الگوهای متداول نزولی هستند و شکل گیری آنها نشان می دهد که صعود ممکن است به پایان برسد.
سر و شانه معکوس ، پایین دوتایی ، کف سه گانه ، گوه در حال افزایش و غیره ، برخی از الگوهای صعودی مشترک هستند و نشانگر پایان یک روند نزولی هستند. برخی از الگوهای ، مانند الگوی واژگونی جزیره ، از نظر طبیعت خنثی هستند و باید با توجه به نقطه ای که در آن رخ می دهد ، تفسیر شود ، یعنی اگر در قسمت بالا و صعودی شکل بگیرند ، اگر در پایین رخ دهند ، نزولی هستند.
از طرف دیگر ، الگوهای مداوم نشان می دهد که بازار صرفاً برای مدتی مکث می کند و شکل گیری فعلی یک تغییر کوچک در جهت روند است. به عبارت دیگر ، روند اصلی ، صرف نظر از ماهیت صعودی یا نزولی آن ، دست نخورده باقی می ماند و پس از اتمام الگوی ادامه ، بازار به آن باز می گردد. الگوهای مداوم مداوم که در نمودارهای سهام مشاهده می شود پرچم ، مثلث ، پنبه ، مستطیل ، فنجان و دسته ، کانال ها و غیره است.
قوانینی که تجارت را با الگوهای زیر حاکم می کنند
همانطور که قبلاً ذکر شد ، درک الگوهای نمودار و پیامدهای آنها می تواند سود معاملات را افزایش دهد. با این حال ، نباید تصور کرد که الگوهای نمودار عصبی و روشی بدون ریسک برای کسب درآمد هستند. تمام کاری که آنها انجام می دهند افزایش احتمال موفقیت در یک تجارت است. آنها همچنین باید درک کنند که برخی از الگوهای ، مانند سر و شانه ها و واژگونی جزیره ، در مقایسه با آنهایی مانند مثلث ، پنبه ها و غیره قابل اطمینان تر هستند. از آنجااینها در هفته های آیندهدر حال حاضر ، اجازه دهید نگاهی دقیق تر به قوانین اساسی که برای همه الگوهای نمودار قابل اجرا است ، بیندازیم.
>این سازندهای الگوی در نمودارهای سهام در هر بازه زمانی وجود دارد و از این رو ، سرمایه گذاران و معامله گران باید از افق زمانی که مناسب ترین آنها است استفاده کنند. در حالی که یک الگوی معکوس موجود در یک نمودار هفتگی بسیار مهمتر از نمونه ای است که در یک نمودار ساعتی رخ می دهد ، ممکن است برای یک معامله گر روزانه از آن استفاده نکند.
>سرمایه گذاران و بازرگانان فقط باید بر روی الگوهای معکوس عمل کنند که پس از یک حرکت بزرگ به سمت بالا یا رو به پایین شکل گرفته اند. این امر به این دلیل است که اگر الگوی معکوس قبل از یک روند موجود نباشد ، چیزی برای بازگشت به آن وجود ندارد.
>ارتفاع الگوها میزان حرکات قیمت را در شکل گیری نشان می دهد ، در حالی که عرض مدت زمان لازم برای تکمیل الگوی را نشان می دهد. به طور معمول ، ارتفاع الگوهای تاپ بیشتر با الگوهای پایین مقایسه می شود زیرا طبیعی است که قیمت آن بسیار گسترده تر و وحشیانه در بالا نسبت به پایین باشد. به طور مشابه ، عرض الگوهای تاپ کمتر خواهد بود زیرا زمان لازم برای فروش بازار بسیار کمتر با آن برای پایین آمدن است.
>اهمیت یک الگوی با اندازه آن افزایش می یابد. این امر به این دلیل است که اهداف - قیمت خردمند و عاقلانه - بر اساس ارتفاع و عرض الگوی است. این بدان معنی است که سرمایه گذاران و معامله گران باید بر روی الگوهای بزرگتر تمرکز کنند زیرا آنها پتانسیل تجارت بیشتری را ارائه می دهند.
>حجم معاملات در شکستن به سمت بالا از الگوهای پایین از پایین تر از تجزیه از الگوهای صعود کننده مهمتر است. این امر به این دلیل است که حجم به طور کلی در جهت بازار افزایش می یابد. در حالی که بازار می تواند با وزن خاص خود سقوط کند ، یعنی بدون فشار زیاد ، حرکت صعودی در قیمت نیاز به فشار خرید سنگین دارد. این بدان معنی است که هر شکستگی صعودی بدون پشتیبانی از حجم مشکوک است و سرمایه گذاران باید از تجارت در این موارد خودداری کنند.