سرمایه گذاری تأثیرات اجتماعی و زیست محیطی چیست؟با توجه به چه معیارهایی می توان یک صندوق سرمایه گذاری برای سرمایه گذاری تأثیرگذاری ادعا کرد؟نویسنده: Françoise Caclin.
مقررات اتحادیه اروپا 2020/852 در مورد تعیین اینکه آیا یک فعالیت اقتصادی نویسنده پایدار است: Françoise Caclin.
به طور سنتی ، پاکسازی مرکزی برای تغییر ریسک از معامله گران به همتایان مرکزی ایجاد شد و در ازای CCP ها توانستند از دارایی های وثیقه قابل توجهی برای سرمایه گذاری های خود استفاده کنند. از طرف دیگر ، الزامات جدید پاکسازی مرکزی در مورد مشتقات بدون نسخه ، برای ارتقاء مدیریت ریسک کلی در نظر گرفته شده است.
آشفتگی بازار مالی که از سال 2007 آغاز شد ، به آژانس های نظارتی این فرصت را می دهد تا در مورد علل بحران مالی تحقیق کنند. آنها معاملات OTC را به عنوان یکی از دلایل احتمالی بحران مالی جهانی معرفی کرده اند و به این نتیجه می رسند که این بازار باید "امن" باشد. توافق نامه مشترک برای انتقال سیستم تجارت OTC به یک بستر مرکزی CCP حزب پاکسازی است. ایده اصلی معرفی CCP ها ، مؤسسات مالی قابل اعتماد ، به منظور جایگزینی روابط دو جانبه ای که بین دو طرف مقابل حاکم است ، با روابط متمرکز چند جانبه مربوط به CCP. فروشنده قرارداد را به CPP می فروشد و خریدار قرارداد را از CCP خریداری می کند. این یک نظارت مؤثر را معرفی می کند زیرا CCP می تواند وثیقه مورد نیاز را تصریح کند و مواضع دو طرف را طبق قوانین نظارتی جدید نظارت کند. این زیرساخت های جدید که برای بازار مشتق OTC اجرا شده است ، از نظر تئوری به طور قابل توجهی ریسک طرف مقابل جهانی را که در این بازار مشاهده شده است ، کاهش می دهد.
استدلال برای مدل CCP
مقررات ایالات متحده و اروپا
تنظیم کننده ها CCP ها را به عنوان پاسخ به خطر سیستمیک بازار OTC می بینند
از سال 2008 ، مقررات جدید در هر دو طرف اقیانوس اطلس باعث ارتقاء CCP ها می شود-مهمترین آنها قانون اصلاحات و حمایت از مصرف کننده وال استریت (به طور گسترده "قانون Dodd-Frank" یا DFA) در ایالات متحده و مقررات زیرساخت بازارهای اروپا (مقررات زیرساخت بازارهای اروپا نامیده می شود)امیر) در اتحادیه اروپا. و همچنین ابتکارات مشابه در آسیا نیز آغاز می شود.
قانون Dodd-Frank ، در ژوئیه سال 2010 امضا شد ، برای کاهش ریسک سیستمیک و افزایش شفافیت بازار از طریق اقدامات مختلف از جمله محدودیت در معاملات اختصاصی ، تنظیم سخت تر معاملات مبادله و نیاز به یک موسسه برای پاک کردن مشتقات استاندارد OTC در پاکسازی مرکزی ،همتایان
این اقدامات در اروپا آینه می شود. با امیر - بخش اصلی برنامه نظارتی گسترده تر اتحادیه اروپا ، که شامل MIFID است - اتحادیه اروپا به دنبال افزایش ثبات در بازارهای مشتق OTC است ، با تحمیل گزارش های جدید و تعهدات پاکسازی ، اقدامات برای کاهش ریسک اعتباری طرف مقابل و خطر عملیاتی برای دو طرفه به صورت دو طرفهمشتقات OTC پاک شده و قوانین مشترک برای همتایان مرکزی (CCP) و مخازن تجاری.
تأثیر این پاسخ های نظارتی تغییر ماهیت خطرات طرف مقابل بر مشتقات OTC از مدل دو طرفه به مدل متمرکز است.
پاک کردن بازار مشتقات OTC
معاملات مشتق OTC تا حد زیادی تنظیم نشده و در معرض خطر حداکثر طرف مقابل قرار دارد. تنظیم کننده ها سعی می کنند بینشی در مورد این بازار مات کسب کنند.
کلاس ابزارهای معروف به مشتقات ، دو گروه از قرارداد مشتقات را شامل می شود که با نحوه معامله در بازار متمایز می شوند:
بیش از مشتقات پیشخوان
اوراق مشتقه فرابورس قراردادهایی هستند که مستقیماً بین دو طرف معامله و مذاکره می شوند، بدون اینکه از طریق بورس یا واسطه دیگری انجام شوند. محصولاتی مانند سوآپ، قراردادهای نرخ فوروارد، اختیار معامله عجیب و غریب - و سایر مشتقات عجیب و غریب - تقریباً همیشه به این روش معامله می شوند. بازار اوراق مشتقه فرابورس بزرگترین بازار برای ابزارهای مشتقه است و تا حد زیادی از نظر افشای اطلاعات بین طرفین تنظیم نشده است، زیرا بازار فرابورس متشکل از بانک ها و سایر طرف های بسیار پیچیده، مانند صندوق های تامینی است. گزارش مبالغ فرابورس دشوار است زیرا معاملات می توانند به صورت خصوصی انجام شوند، بدون اینکه فعالیت در هیچ صرافی قابل مشاهده باشد. بر اساس گزارش بانک تسویه بین المللی، کل مبلغ واقعی معوق 708 تریلیون دلار آمریکا (تا ژوئن 2011) است. از مجموع مبلغ فرضی، 67 درصد مربوط به قراردادهای نرخ بهره، 8 درصد مربوط به معاوضه نکول اعتباری (CDS)، 9 درصد مربوط به قراردادهای ارزی، 2 درصد مربوط به قراردادهای کالایی، 1 درصد مربوط به قراردادهای سهام و 12 درصد مربوط به سایر موارد است. از آنجا که مشتقات فرابورس در بورس معامله نمی شوند، طرف مقابل مرکزی وجود ندارد. بنابراین، آنها مانند یک قرارداد معمولی در معرض خطر طرف مقابل هستند، زیرا هر یک از طرف مقابل برای انجام به دیگری متکی است.
قراردادهای مشتقه قابل معامله در بورس
ابزارهای مشتقه ETD از طریق بورس های مشتقه تخصصی یا سایر مبادلات معامله می شوند. این گونه ابزارهای مشتقه شامل معاملات آتی و اختیار معامله با طبقات مختلف دارایی های اساسی مانند سهام، درآمد ثابت و ارز است.
بورس اوراق بهادار بازاری است که در آن تجارت افراد قراردادهایی را استاندارد می کند که توسط بورس تعریف شده است. به عنوان یک واسطه برای تمام معاملات مرتبط عمل می کند و حاشیه اولیه را از هر دو طرف معامله می گیرد تا به عنوان تضمین عمل کند. بزرگترین مبادلات مشتقه شناخته شده جهان از نظر تعداد معاملات، بورس کره (که معاملات آتی و گزینه های KOSPI Index را فهرست می کند)، Eurex (که طیف گسترده ای از محصولات اروپایی مانند محصولات نرخ بهره و شاخص را فهرست می کند) و CME Group (ساخته شده) هستند. از ادغام سال 2007 بورس کالای شیکاگو و هیئت تجارت شیکاگو و خرید بورس کالای نیویورک در سال 2008).
قراردادهای ETD به طور سنتی بسیار نقد بوده و مشتقات مربوطه آنها به راحتی استاندارد می شوند. مبادلات سنتی معامله شده به خوبی برای انتقال ریسک بازار در بین شرکت کنندگان استفاده می شود.
قراردادهای فرابورس برای انتقال انواع دیگری از ریسک مانند ریسک اعتباری و ریسک نرخ بهره استفاده شده است و ثابت شده است که استانداردسازی با مشکل مواجه شده است. در واقع ماهیت قراردادهای مشتقه شامل دو شرکت کننده است که دیدگاه مخالفی در مورد یک دارایی اساسی داشته باشند. در مورد حقوق صاحبان سهام، یافتن طرف مقابلی که دیدگاه مخالفی در مورد جهت داشته باشد، آسان است، زیرا این خطرات از طریق چند پارامتر به راحتی قابل درک است. اما وقتی با نرخ بهره یا ریسک اعتباری زیربنای آن سروکار دارید، دیگر اینطور نیست زیرا به اطلاعات بسیار بیشتری نیاز دارید. به ویژه ارزش گذاری مشتقات نرخ بهره تابعی از فراوانی پرداخت ها، نرخ های شناور خاص است و به کل ساختار منحنی بازده بستگی دارد. برای مشتقات اعتباری، مسئله بزرگی که باید بر آن غلبه کرد، برآورد صحیح احتمالات پیشفرض است.
در نتیجه تجارت در معاملات مشتقات پیچیده آهسته است و پیدا کردن همتایان دشوار خواهد بود زیرا برای طرف دیگر نادر خواهد بود که نیازهای دقیقاً برعکس را داشته باشد. در اینجا نقش سازندگان بازار را در بازار مداخله می کند. سازندگان بازار شرکت کنندگان کلیدی برای بازار مشتقات OTC مبادله ای مبادله شده بودند به این معنی که برخی از موسسات مالی بزرگ با سرمایه کافی برای انجام چنین معاملات (از هر جهت) با کاربران نهایی که می خواهند ریسک خود را محافظت کنند ، ارائه می دهند. این سازندگان بازار با معامله با کاربر نهایی دیگر یا با سازنده بازار دیگری در جهت مخالف ، ریسک خود را از بین می برند.
تعداد کمی از بانکهای بزرگ بر بازار OTC تسلط دارند
بازار مشتقات OTC توسط چند بانک بزرگ حاکم است. نقش آنها در بازار مسئله نقدینگی و سهولت یافتن اعضای طرف مقابل را برطرف می کند ، اما همچنین دو مشکل اساسی را به وجود می آورد:
- 90 ٪ از معاملات کلی OTC با چند موسسه بانکی برخورد می شود. این بدان معنی است که اگر یکی از این بانک ها ورشکسته شود ، بخش قابل توجهی از معاملات OTC پیش فرض می شود. این پیش فرض بالقوه همچنین بر تعداد سازندگان بازار تأثیر می گذارد. و از آنجا که معاملات OTC تنظیم نشده است ، تخمین تأثیر در بازار که یک پیش فرض توسط یک سازنده بازار ممکن است ایجاد کند ، بسیار غیرممکن است. بنابراین در صورت عدم وجود هر آیین نامه ای ، خود سازندگان بازار ایده بسیار کمی در مورد میزان خطر در معرض خطر داشتند.
- با تعریف معاملات OTC با مبادلات معامله نمی شد ، این امر به معنای رابطه دو جانبه بین مشتری و شرکت کنندگان در بازار به طور کلی یک بانک (فقط دو طرف درگیر در قرارداد) است. بنابراین بانک ها مجبور بودند روابط پاکسازی دو جانبه و توافق های حقوقی را با بسیاری از احزاب دیگر حفظ کنند. عدم استاندارد سازی برای پاکسازی توافق نامه به معنای گردش کار کند است. علاوه بر این ، روابط پاکسازی دو جانبه همچنین به معنای علامت گذاری به معاملات بازار است ، که طرف در پول به منظور کاهش خطر پیش فرض ، وثیقه را از طرف مقابل جمع می کند.
یک بانک معمولی که بانک می تواند با بسیاری از مشتریان روابط پاکسازی کند و بنابراین نیاز به حفظ فرایندهای پرداخت وثیقه با هر یک از طرفین دارد. در صورت ورشکستگی هر یک از طرفین که به طور معمول با احزاب ورشکسته واریز کرده اند ، نمی توانند وثیقه خود را بازیابی کنند. چنین روابط پاکسازی دو جانبه می تواند کل بازار را ناپایدار کند.
نیاز به همتایان مرکزی
برای کاهش مضرات فوق که در بخش قبلی توضیح داده شده است ، همتایان مرکزی اکنون برای تسهیل پاکسازی معاملات مشتق OTC ظاهر شده اند. پاکسازی همتای مرکزی شامل هر تجارت بین دو شرکت کننده است که توسط خانه پاکسازی واسطه می شوند. در واقع خانه پاکسازی برای هر دو شرکت کننده اصلی تجارت به طرف مقابل می شود. این رویکرد این مزیت را دارد که نیاز به کمتر توافق نامه های روابط پاکسازی (هر یک از طرفین با خانه پاکسازی) داشته باشد. همچنین به شرکت کنندگان در تجارت اجازه می دهد تا ریسک اعتباری طرف مقابل خود را کاهش دهند. ریسک اعتباری طرف مقابل کاهش می یابد زیرا خانه پاکسازی تنها طرف مقابل برای شرکت کنندگان در تجارت است و این شرکت است که از طریق سایر خطوط مشاغل قادر به ریسک فعال در کتاب های خود است.
تغییرات بین خانه های مختلف پاکسازی
اکنون ضروری است که خطر پیش فرض خانه پاکسازی خود به حداکثر میزان ممکن کاهش یابد.
پاکسازی خانه ها می توانند سودآور باشند یا خیر
دو مدل محبوب ترین خانه پاکسازی خانه سودآور هستند یا خیر
نه برای سود - متعلق به شرکت کنندگان
این مدل تجاری شامل خانه پاکسازی است که متعلق به شرکت کنندگان اصلی بازار است (بانکهایی که سازندگان بازار هستند. لایه حفاظت از خانه پاکسازی سرمایه ای است که توسط این شرکت کنندگان تزریق می شود.
برای سود - توسط تنظیم کننده ها نظارت می شود
خانه پاکسازی یک نهاد سود خواهد بود. به منظور کاهش خطر تنظیم کننده های پیش فرض ، آستانه خاصی از نیاز سرمایه را الزامی می کند و خانه پاکسازی را از استقرار صندوق خود در هر نوع استراتژی محدود می کند. در این مدل هزینه شرکت کنندگان در بازار از طریق هزینه های بالاتر معامله شارژ می شود.
یکی از مهمترین تفاوت ها بین خدمات پاکسازی خانه ارائه شده ، نوع محصولاتی است که توسط خانه پاکسازی پشتیبانی می شود همانطور که در جدول زیر نشان داده شده است.
پیشنهادات مثال
قوانین مختلف مدیریت
معیارهای صلاحیت عضویت
این معیار مربوط به نیاز سرمایه است که یک عضو برای برآورده کردن آن نیاز دارد. اگر شرکت کننده نتواند این الزامات را برآورده کند ، وی نمی تواند عضو خانه پاکسازی باشد ، اما در صورتی که خانه پاکسازی این سرویس پاکسازی را به مشتری ارائه دهد ، می تواند معاملات خود را از طریق عضو دیگری پاک کند.
سرویس پاکسازی مشتری
یک بستر معمولی همتای مرکزی فقط معاملات واسطه ای را که هر دو شرکت کننده عضو خانه پاکسازی (CCP) هستند ، خواهد بود. این امر به این دلیل است که CCP به هر دو شرکت کننده نیاز دارد تا حاشیه اولیه را واریز کنند و سپس بسته به ارزش بازار (MTM) تجارت ، روزانه هر روز را به هر یک از طرفین پرداخت یا دریافت کنند. بنابراین CCP باید با همه طرفین رابطه پاکسازی داشته باشد.
این رویکرد اساسی بدان معنی است که تجارت بین یک عضو CCP و یک عضو غیر CCP نمی تواند توسط CCP پاک شود.
بیشتر بنگاههای خریدار عضو CCP نیستند و بنابراین نمی توانند از مزایای CCP بهره مند شوند. در پاسخ به این مسئله خاص ، برخی از خانه های پاکسازی (به عنوان مثال LCH ClearNet) ارائه خدمات نسبتاً جدیدی به نام Client Clearing را آغاز کرده اند.
الزامات حاشیه
از روشهای مختلف می توان توسط CC برای محاسبه الزامات حاشیه ای برای معاملات پاکسازی استفاده کرد. الزامات حاشیه اولیه بر اساس محصول و همچنین توسط CC به دلیل روشهای مختلف مورد استفاده متفاوت است.
مدل مورد نیاز حاشیه CME
زیرساخت های کلیدی
زیرساخت های پشتیبانی شده توسط CC یک ویژگی اصلی برای اعضای آینده نگر است زیرا الگویی را که در آن تجارت خود را انجام می دهند و فرآیندهای داخلی خود را ایجاد می کنند ، تحمیل می کند. این مربوط به اتصال به ECN (شبکه ارتباطات الکترونیکی) ، مخزن تجارت ، زمان واقعی یا قابلیت های پردازش و گزارش دسته ای است.
گردش کار برای روند پاکسازی
گردش کار در فرآیند پاکسازی در خانه های پاکسازی متفاوت است.
به عنوان مثال ، خانه پاکسازی لندن (LCH) پس از گذشت کارگزار پاکسازی ، تجارت بین مشتری و کارگزار اجرا را پاک می کند.
CME Group Inc. is بزرگترین مبادله آتی جهان است و از طرف دیگر پیشنهاد کرده است که هر دو مشتری و کارگزار کارگزار خود را واگذار کنند و کارگزاران پاکسازی پس از توافق خانه پاکسازی برای پاکسازی از این تجارت مطلع می شوند. تجارت
نحوه انجام تخصیص با پاکسازی خانه ها نیز متفاوت است.
- در گردش کار LCH ، تجارت بلوک یکی از مواردی است که کارگزار پاکسازی در آن قدم می زند و تقسیم تجارت کودکان بعداً توسط خانه پاکسازی به صورت جداگانه پاک می شود.
- در CME ، مشتری می تواند یک کارگزار پاکسازی متفاوت را برای هر تقسیم انتخاب کند و هر تقسیم به طور مستقل از طریق فرآیند پاکسازی درست از ابتدا انجام می شود.
مدل سنتی
محدودیت های مدل سنتی توسط برخی اقدامات قانونی به شرح زیر است:
مدل CCP
مزایا و معایب
تأثیرات در بازارهای OTC
استاندارد سازی مشتقات OTC
شرکت کنندگان در بازار باید اطمینان حاصل کنند که سیستم های تجاری و ابزارهای داخلی آنها می توانند از استانداردهای جدید محصول پشتیبانی کنند.
مدل CCP شامل خانه ترخیص می شود تا طرف مقابل هر دو شرکت کننده در قرارداد باشد. برای کاهش خطر پیش فرض هر دو شرکت کننده ، معاملات روزانه به بازار مشخص می شوند و هرگونه تغییر در NPV منجر به پاکسازی خانه می شود و نیاز به انتقال حاشیه های تغییر از طرف به طرف دیگر دارد. فرایند حاشیه سازی لزوماً نیاز به پاکسازی خانه دارد تا بتواند با استفاده از داده های بازار ، ارزیابی ریسک و ارزیابی روزانه تجارت را انجام دهد. این فرایند نیاز به استاندارد سازی محصولات دارد و خانه پاکسازی باید بتواند از این فرآیند پشتیبانی کند.
پیامد این است که سیستم های تجاری و مدیریت ریسک مورد استفاده شرکت کنندگان در بازار باید بتوانند محصولات استاندارد شده پشتیبانی شده توسط پاکسازی خانه ها را پردازش کنند.
افزایش تعداد محصولات واجد شرایط برای پاکسازی
شرکت کنندگان در بازار باید فرایندهای داخلی خود را به روز کنند تا بتوانند سوابق خود را با پاکسازی خانه ها آشتی دهند و همچنین گزارش هایی را به مشتریان ارائه دهند.
این واقعیت که پاکسازی خانه ها استاندارد را استاندارد می کنند و محصولات بیشتری را برای پاکسازی واجد شرایط می کنند ، دلالت بر این دارد که پاکسازی خانه ها به تنوع بیشتری از معاملات مشتق OTC ارائه می دهند. این روند به وضوح حجم بیشتری را در چنین معاملات تشویق می کند.
توسعه مخزن تجارت تلفیقی برای افزایش تعداد کلاس های دارایی
در حال حاضر انبار تجارت DTCC به عنوان مخزن برای بخش بزرگی از معاملات CDS عمل می کند. سایر معاملات کلاس دارایی به زودی به احتمال زیاد مخازن تجاری را در اختیار دارند که شرکت کنندگان در بازار نیاز به گزارش معاملات OTC خود (دو طرفه یا پاک) دارند.
عدم شفافیت یک مشکل اساسی در بازار مشتقات OTC بود که معاملات دو جانبه یک هنجار بود. جزئیات تجارت ابتدا باید به انبار ارسال شود و فقط بعداً توسط CCP پاک شود.
روند پاکسازی CCP برای افزایش حجم معاملات OTC آماده شده است. از این رو ، اگر روند گزارش تجارت به مخزن اوایل نیمه خودکار بود ، بانک ها ممکن است اکنون بخواهند گزارش معاملات را به انبار تجارت با روشی ساده تر خودکار کنند.
روشهای مدیریت پیش فرض که توسط CCPS مشخص شود
شرکت کنندگان در بازار برای مقابله با تعهدات خود در مورد پاکسازی خانه و همچنین مشتری ها به عنوان کارگزاران پاکسازی پشتیبان باید فرآیندهای داخلی را توسعه دهند.
هدف اصلی CCPS کاهش خطر پیش فرض طرف مقابل است و سپس جای تعجب نیست که هر CCP دارای یک CCP دقیق است ، مجموعه ای از روشهای مفصلی در مورد نحوه برخورد یک سناریوی پیش فرض دارد.
به طور معمول پیش فرض توسط یک عضو خانه پاکسازی با انتقال موقعیت های خاص به همتایان پشتیبان ، یا با حراج نمونه کارها عضو پیش فرض به سایر اعضای خانه پاکسازی انجام می شود. اعضای خانه پاکسازی در یک سناریوی پیش فرض تعهدات خاصی به خانه ترخیص دارند.(این فراتر از محدوده این مقاله است)
رویدادهای پس از تجارت
رویدادهای تجارت پس از معاملات پاک شده شامل اعلام و جابجایی معاملات است. شرکت کنندگان در بازار به سیستم های داخلی احتیاج دارند که می تواند STP از این رویدادها را فراهم کند
این به این معنی است که یک فرآیند STP در بانکی که در پردازش رویدادهای پس از تجارت در معاملات دوجانبه به خوبی کار کرده است، به طور کلی نمی تواند رویدادهای پس از تجارت را در معاملات تسویه شده، بدون ارتقا پردازش کند.
Backloading / Backclearing معاملات
تعداد زیادی از معاملات دوجانبه موجود به معاملات تسویه سه جانبه تبدیل خواهد شد. بنابراین، فعالان بازار باید فرآیندهای داخلی را برای بارگذاری مجدد معاملات قدیمی (پردازش شده از طریق توافق نامه های کاغذی) بر روی پلت فرم های تایید (مانند MarkitWire) توسعه دهند تا بتوان معاملات را از طریق CCP مناسب پاک کرد.
- Backloading: این مرحله شامل ایجاد یک نسخه الکترونیکی از تجارت دوجانبه بر اساس اسناد کاغذی تجارت است.
- بازپرداخت: هنگامی که یک تجارت دوجانبه در پلتفرم الکترونیکی ایجاد شد، تجارت به تجارت سه جانبه تبدیل شده و به کارگزار تسویه ارسال می شود. کارگزار تسویه ممکن است خود بازارساز اصلی (EB) یا بانک دیگری باشد. کارگزار تسویه حساب معامله را واسطه می کند و در نهایت دو معامله دوجانبه (به ترتیب با EB و مشتری) ایجاد می کند. سپس این دو معامله برای تسویه به اتاق پایاپای فرستاده می شوند.
ورود خودکار توسط کارگزاران تسویه حساب
معاملات فرابورس ارسال شده به CCPها از طریق پلتفرم های الکترونیکی به طور قانونی تایید می شود. سپس فعالان بازار باید با افزایش حجم مواجه شوند و بنابراین فرآیندهای داخلی مانند نظارت بر حد الزاماً باید از طریق سیستمهای خودکار انجام شود و نه به صورت دستی توسط پرسنل دفتر میانی.
تهاتر CCP تمایل به افزایش حجم معاملات مشتقه فرابورس دارد. اگرچه این به معنای یک بازار سالم و تجارت بیشتر برای میزهای تسویه حساب است، اما همچنین به این معنی است که فرآیند تأیید توسط یک کارگزار تسویه باید خودکار شود تا STP فعال شود و پردازش حجم معاملات بزرگ تسهیل شود.
ارتقاء سیستم های مدیریت ریسک
فعالان بازار باید سیستم های مدیریت ریسک داخلی خود را ارتقا دهند تا بتوانند ابزارهای عجیب و غریب را پردازش کنند
حجم معاملات مشتقات پیچیده کم بود و برخی از شرکت کنندگان ممکن است نیازی به سرمایه گذاری در قابلیت مدیریت ریسک ارزش گذاری روزانه در چنین معاملاتی احساس نکنند.
چنین معاملاتی در محصولات نسبتاً پیچیده به لطف نقدینگی بالاتر و کاهش ریسک پیشفرض ارائه شده توسط CCP Clearing، حجم بیشتری خواهند داشت. این بدان معناست که بانک ها باید سیستم های مدیریت ریسک خود را ارتقا دهند تا به طور خاص با این محصولات برخورد کنند و مقادیر دقیق MTM روزانه تولید کنند تا ریسک کلی سبد بانکی به طور دقیق منعکس شود.
ارتقاء سیستم های مدیریت وثیقه
CCPها یک ارزیابی روزانه MTM انجام میدهند و الزامات حاشیه را بر شرکتکنندگان تجاری تحمیل میکنند، سپس فعالان بازار باید فرآیندهایی را توسعه دهند تا در زمان واقعی بر نیازهای حاشیه مشتریان و خودشان نظارت کنند و همچنین پرداختها به/از CCP را پردازش کنند.
مدیریت هزینه وثیقه
تجربه نشان میدهد که استفاده از CCP منجر به الزامات حاشیه بالا برای معاملات اعتباری میشود، که منعکس کننده این واقعیت است که سوآپ اعتباری شامل ریسک اعتباری و بازار است. این به طور بالقوه می تواند مشارکت در CCP ها را در دراز مدت محدود کند.
نکته کلیدی دیگر مربوط به مسئولیت پوشش پیش فرض ها است. در مدل CCP، پیشفرضها معمولاً به اشتراک گذاشته میشوند. این بدان معناست که با مجموع مارجینی که از اعضای مختلف یک CCP نگهداری میشود، برای پوشش کل قرار گرفتن در معرض هر نهاد عضو کافی محاسبه میشود. اگر یک نهاد عضو شکست بخورد و حاشیه جهانی به اندازه کافی بزرگ نباشد که برخی از قرار گرفتن در معرض پیش فرض را پوشش دهد، سایر اعضا باید وجوه اضافی را برای کمک به جبران مواجهه های طرف شکست خورده ارسال کنند. در این صورت هزینه وثیقه هزینه خواهد شد.
نتیجه
ارتقاء مدل CCP، بنا به تعریف، ریسک را متمرکز و مجدداً تخصیص خواهد داد. در واقع این مدل پتانسیل کاهش یا افزایش ریسک سیستمیک در بازار را دارد. به طور کلی، دلایل خوبی برای این فرض وجود دارد که یک طرف مرکزی می تواند از بازار در برابر بحران محافظت کند. اما این مستلزم این است که خطرات ناشی از آن به درستی شناسایی شده، قیمت گذاری کامل و با سرمایه کافی تامین شود، و روش های تخصیص زیان باید به وضوح تعریف و شفاف شود. اگر رویههای دنبالشده قابل پیشبینی و شفاف نباشند، حضور طرف مقابل مرکزی در بازار ممکن است به افزایش ریسک سیستمی کمک کند. اگر شرکتکنندگان بازار در ریسک نکول طرف مقابل مرکزی سهیم نباشند و در نتیجه علاقهای به مواجهههایی که به عهده میگیرد نداشته باشند، ممکن است مشکل خاصی رخ دهد. اگر کاربران در معرض زیان طرف مقابل مرکزی نباشند، ممکن است کاربران کمتر محتاطانه معامله کنند و سطح کلی ریسک را در بازار افزایش دهند.
حتی اگر رویههای مدیریت ریسک طرف مرکزی در تئوری ایده خوبی باشد، اثربخشی آنها همچنان به اجرای صحیح آن رویهها توسط مدیریت آن بستگی دارد. تمرکز ریسک عملیاتی در یک طرف مقابل مرکزی به طور قابل توجهی بیشتر از هر شرکت کننده منفرد در یک بازار غیرمتمرکز است و عواقب مدیریت نالایق به نسبت بزرگتر خواهد بود.